- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دلا دیدی که جانانم نیامد به درد آمد به درمانم نیامد
2 به دندان میگزم لب را که هرگز لب لعلش به دندانم نیامد
3 ندیدیم هیچ روزی تیر مژگانش که جوی خون به مژگانم نیامد
4 ندیدیم هیچ وقتی لعل خندانش که خود از چشم گریانم نیامد
5 چه تابی بود در زلف چو شستش که آن صد بار در جانم نیامد
6 بسی دستان بکردم لیک در دست سر زلفش به دستانم نیامد
7 سر زلفش بسی دارد ره دور ولی یک ره به پایانم نیامد
8 چگونه آن همه ره پیش گیرم که آن ره جز پریشانم نیامد
9 بسی هندوست زلف کافرش را یکی زانها مسلمانم نیامد
10 به آسانی ز زلفش سر نپیچم که با عطار آسانم نیامد