1 دلا، گر گنج میجویی گدای مرد معنی شود بصورت گر چه از خلق جهان درویش تر باشد
2 ببر از اهل صورت زانکه ناکس مار رنگین است ملامت بیش باشد هر که با او بیش تر باشد
3 چو شاخ گل بهنگام تواضع بر زمین افتاد چو خار آنگه که کار افتد سراسر نیشتر باشد
1 ای شده در خانه جان منزلت خانه جان یافته زان منزلت
2 ای شده مهر رخ تو زین چرخ چرخ ازان آمده در عین چرخ
1 سجده بت گرچه باشد نامسلمانی مرا چون کنم چون این نوشت ایزد به پیشانی مرا
2 تا کی این دزدیده دیدن پرده بردارم زپیش از تو حال خود چه پوشم زانکه میدانی مرا
1 جهانی دل کباب از غم که آن گل ز آه مستانش شرار اخگر دل میجهد بر طرف دامانش
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به