- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای دل به طریقی سوی زلفش اگر افتی پرهیز از آن حلقه، مبادا که درافتی
2 زنهار چو من در قدمش سر نهم ای اشک تو نیز روان آیی و در پا به سر افتی
3 ارباب نظر را ز تماشای رخ دوست مانع تویی ای پرده خدایا که برافتی
4 من بعد من و رهگذر کوی تو تا حشر باشد که به دام من از این رهگذر افتی
5 زاین بیش منه پای به روی من و اندیش زآن دم که به ناگه چو سرشک از نظر افتی
6 زآن باده که جامش لب یار است خیالی ترسم که چو یابی خبری بیخبر افتی