- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دلی کامد ز عشق دوست در جوش بماند تا قیامت مست و مدهوش
2 ز بسیاری که یاد آرد ز معشوق کند یکبارگی خود را فراموش
3 بر امّید وصال دوست هر دم قدحها زهر ناکامی کند نوش
4 برون آید ز جمع خودنمایان بیندازد ردای و فوطه از دوش
5 اگر بی دوست یک دم زو برآید شود در ماتم آن دم سیهپوش
6 فروماند زبان او ز گفتن بماند تا ابد حیران و خاموش
7 درین اندیشه هرگز نیز دیگر بننشیند دل عطار از جوش