دلبرا خورشیدتابان از خواجوی کرمانی غزل 110

خواجوی کرمانی

آثار خواجوی کرمانی

خواجوی کرمانی

دلبرا خورشیدتابان ذره‌ئی از روی تست

1 دلبرا خورشیدتابان ذره‌ئی از روی تست اهل دلرا قبله محراب خم ابروی تست

2 تا شبیخون برد هندوی خطت بر نیمروز شاه هفت اقلیم گردون بندهٔ هندوی تست

3 شهسوار گنبد پیروزه یعنی آفتاب بارها افتاده در پای سگان کوی تست

4 ذره‌ئی گفتم ز مهرت سایه از من برمگیر کافتاب خاوری در سایهٔ گیسوی تست

5 نافهٔ خشک ختن گر زانکه می‌خیزد ز چین زلف را بفشان که صد چین در شکنج موی تست

6 هر زمان نعلم در آتش می‌نهد زلفت ولیک جان ما خود در بلای غمزهٔ جادوی تست

7 از پریشانی چو مویت در قفا افتاده‌ام نیکبخت آن زلف هندویت که هم زانوی تست

8 با تو چیزی در میان دارد مگر بند قبا زان سبب پیوسته او را تکیه بر پهلوی تست

9 نکهت انفاس خلدست این نسیم مشگ بیز یا ز چین طرهٔ مشکین عنبر بوی تست

10 گر ترا هر دم بسوئی میل ودل با دیگریست هر کجا خواجوست او را میل خاطر سوی تست

عکس نوشته
کامنت
comment