گریه خواهد ریخت خون من از اهلی شیرازی غزل 875

اهلی شیرازی

آثار اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

گریه خواهد ریخت خون من تو خود آسوده باش

1 گریه خواهد ریخت خون من تو خود آسوده باش خون این آلوده گو از دیده ها پالوده باش

2 از سگ خود عفو کن آلودگی وز در مران ای همه پاکان سگ تو گو یکی آلوده باش

3 چون سرم معراج عزت یافت از فتراک تو زیر پای تو سنت گو خاک تن فرسوده باش

4 ماه چون دید آن هلال ابرویت از شوق گفت عمر من گر کم شود بر عمر او افزوده باش

5 پیش آن رخ وصف گل بیهوده است ای عندلیب آخر ای بیهوده گو شرمنده زین بیهوده باش

6 ماه در بازار حسنش لب روی اندوه است مشتری گو واقف ای قلب زر اندوه باش

7 دل بفکر آن دهان آسوده در کنج عدم چون دلت آسوده شد اهلی ز غم آسوده باش

عکس نوشته
کامنت
comment