خرد بگیر سر خود، که یار از واعظ قزوینی غزل 359

واعظ قزوینی

آثار واعظ قزوینی

واعظ قزوینی

خرد بگیر سر خود، که یار می‌آید

1 خرد بگیر سر خود، که یار می‌آید جنون تهیه خود کن بهار می‌آید

2 بهار، دلبری از نو بهار من دارد که پا ز لاله و گل در نگار می‌آید

3 عجب مدار که گرداب گردباد شود کنون که کشتی ما بر کنار می‌آید

4 جز اینکه کس نگذارد وجودشان هرگز دگر ز مردم عالم چه کار می‌آید؟!

5 گذشته لعل لب او به خاطرت واعظ که گوهر سخنت آبدار می‌آید!

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر