در نظر نقش خیال از شاه نعمت‌الله ولی غزل 1226

شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

در نظر نقش خیال تو نگارم دایم

1 در نظر نقش خیال تو نگارم دایم غیر از این کار دگر کار ندارم دایم

2 از ازل تا به ابد عشق تو در جان من است روز و شب سرخوشم و عاشق زارم دایم

3 جان فدا کردم و سر در قدمت می بازم به سر تو که ز دستت نگذارم دایم

4 همدم جامم و با ساقی سرمست حریف کس نداند که من اینجا به چه کارم دایم

5 بر سر کوی تو ثابت قدمم تا باشم لاجرم عمر گرامی به سر آرم دایم

6 گر پریشان بود این گفتهٔ من می شاید زانکه سودا زدهٔ زلف نگارم دایم

7 در خرابات مغان سید سرمستانم فارغ از عالم و ایمن ز خمارم دایم

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر