بیا ای نور چشم اهل از شاه نعمت‌الله ولی غزل 954

شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

بیا ای نور چشم اهل بینش

1 بیا ای نور چشم اهل بینش به نور او جمال او ببینش

2 نیازی کن اگر او می کند ناز به جان می کش تو ناز نازنینش

3 نثار تو است گنج کنت کنزا مراد او توئی از آفرینش

4 اگر عالم تو را بخشد خداوند تو او را از همه عالم گزینش

5 هوای آبرو داری که یابی بیا با ما در این دریا نشینش

6 گهی سازی زند گاهی نوازد هم آن آرام جانست و هم اینش

7 جهان روشن شده از نعمت الله نماید نور سید در جبینش

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر