1 بیا ساقی که ما در می فتادیم به خدمت پیش میخواران ستادیم
2 سر رندی چو گم کردیم در فسق کلاه صوفیان را کج نهادیم
3 رها کن غرقه گردیم ار برانیم میان می، چو اندر می فتادیم
4 چه جای توبه چون می می بنوشیم که از خوبان به خون روزه گشادیم
5 مرادی از غم او عشق داریم چه داند او گر از غم نامرادیم
6 بکش، ای خوش پسر، ما را به یک ناز همان پندار کز مادر نزادیم
7 بده یک جام کیخسرو به خسرو همان انگار ما هم کیقبادیم
دیدگاهها **