بیا که جان و دلم از شاه نعمت‌الله ولی غزل 261

شاه نعمت‌الله ولی

آثار شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

بیا که جان و دلم در هوای درویش است

1 بیا که جان و دلم در هوای درویش است بیا که شاه جهانی گدای درویش است

2 به خاک پای فقیران و جان سر حلقه که سرمهٔ نظرم خاک پای درویش است

3 در آن مقام که روح القدس ندارد بار در آ که گوشهٔ خلوت سرای درویش است

4 صدای نغمهٔ عاشق و ذوق مجلس ما نمونه ای ز حضور و نوای درویش است

5 به یاد ساقی باقی بنوش دُردی درد که جام دُردی دردش دوای درویش است

6 اگرچه عاشق درویش با دل ریشم ولی خوشم چو بلا از برای درویش است

7 سماع و مطرب ذوق است و صحبت درویش ترنم نفس جانفزای درویش است

عکس نوشته
کامنت
comment