- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بیا که بهر تو جان در بلا گرو کردم بتی خریدم و هر دو سرا گرو کردم
2 تنی شکسته به خاکی فروختم بر در دلی خراب به تیغ جفا گرو کردم
3 غلام راتبه خوار غم توام، مفروش که رخت عمر به دست بلا گرو کردم
4 اگر چه سر بفروشم، خزید نتوان باز چنین که دل به گل عشق و پا گرو کردم
5 چه روز بود که افتاد در سر این سودا که دل به مهر و زبان در دعا گرو کردم
6 اگر ستاند و منکر شود، حلالش باد متاع دل که بدان آشنا گرو کردم
7 سگم، اگر ندهم جان به بوی او بر باد بدین قرار نفس با صبا گرو کردم
8 دلت چو در خور عشق است، خسروا، افسوس که قیمت گهری بر گدا گرو کردم