بیا بیا که مرا طاقت از امیرخسرو دهلوی غزل 332

امیرخسرو دهلوی

آثار امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

بیا بیا که مرا طاقت جدایی نیست

1 بیا بیا که مرا طاقت جدایی نیست رها مکن که دلم را ز غم رهایی نیست

2 دلم ببردی و گر سر جدا کنی ز تنم به جان تو که دلم را سر جدایی نیست

3 بریز جرعه که هنگامه غمت گرم است بگیر باده که هنگام پارسایی نیست

4 اگر ربوده به زلف تو شد دلم چه عجب چو کار زلف تو، الا که دلربایی نیست

5 بر آب دیده روانی تو همی خواهم اگر چه آب مرا بر درت روایی نیست

6 مرا بپرسی کاخر مرا ز تو غم نیست اگر نیایی هست و اگر بیایی نیست

7 به بنده خسرو بوسی بده مکن حکمت که بنده نیز حکیم است، اگر سنایی نیست

عکس نوشته
کامنت
comment