بیا بشنو از جلال الدین محمد مولوی غزل 1421

جلال الدین محمد مولوی

آثار جلال الدین محمد مولوی

جلال الدین محمد مولوی

بیا بشنو که من پیش و پس اسبت چرا گردم

1 بیا بشنو که من پیش و پس اسبت چرا گردم ازیرا نعل اسبت را به هنگام چرا گردم

2 امانی از ندم دادی نه لافیدی نه دم دادی زهی عیسی دم فردم زهی باکر و بافر دم

3 چو دخلم از لبی دادی که پاک آمد ز بیدادی کی داند وسعت خرجم کجا گشته‌ست هر خرجم

4 چو دیدم داد و جود تو شدم محو وجود تو یکی رنگی برآوردم که گویی باغ را وردم

5 تو داوود جوانمردی امام قدرالسردی چو من محصون آن سردم برون از گرم و از سردم

6 چو عکس جیش حسن تو طراد آورد بر نقشم برون جستم ز فکرت من نه در عکسم نه در طردم

7 خمش کن کاندر این وادی شرابی بود جاویدی رواق و درد او خوردم که هر دو بود درخوردم

عکس نوشته
کامنت
comment