جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

بیا از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 1421

غزل 1421 ام از 6329 غزلیات

بیا بشنو که من پیش و پس اسبت چرا گردم

🌙 حالت شب شماره بیت
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7

1 بیا بشنو که من پیش و پس اسبت چرا گردم ازیرا نعل اسبت را به هنگام چرا گردم

2 امانی از ندم دادی نه لافیدی نه دم دادی زهی عیسی دم فردم زهی باکر و بافر دم

3 چو دخلم از لبی دادی که پاک آمد ز بیدادی کی داند وسعت خرجم کجا گشته‌ست هر خرجم

4 چو دیدم داد و جود تو شدم محو وجود تو یکی رنگی برآوردم که گویی باغ را وردم

5 تو داوود جوانمردی امام قدرالسردی چو من محصون آن سردم برون از گرم و از سردم

6 چو عکس جیش حسن تو طراد آورد بر نقشم برون جستم ز فکرت من نه در عکسم نه در طردم

7 خمش کن کاندر این وادی شرابی بود جاویدی رواق و درد او خوردم که هر دو بود درخوردم

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر بیا بشنو که من پیش و پس اسبت چرا گردم

شاعر شعر بیا بشنو که من پیش و پس اسبت چرا گردم چه کسی است ؟

شاعر شعر بیا بشنو که من پیش و پس اسبت چرا گردم جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر بیا بشنو که من پیش و پس اسبت چرا گردم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر بیا بشنو که من پیش و پس اسبت چرا گردم چیست ؟

قالب شعر بیا بشنو که من پیش و پس اسبت چرا گردم غزل است

مضمون اصلی شعر بیا بشنو که من پیش و پس اسبت چرا گردم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر