-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای رخت چون ماه و از مه بیش هم خسته کردی سینه ما، ریش هم
2 غمزه تو بر صف خوبان زند گر نرنجی بر دل درویش هم
3 تیره کردی عیش ما و روز دل روزگار عقل دور اندیش هم
4 گر نوازش نیست کشتن، گفتمت کاهلی کردی در آن فرویش هم
5 کشتم از دست جفایت خویش را بر تو آسان کردم و بر خویش هم
6 می رود صبر من آواره ز من پس نمی بیند ز بینم و پیش هم
7 ما و زنار مغانه کز بتان وین نماز، استغفرالله، کیش هم
8 گر چه بر جانم قیامتها از اوست تا قیامت عمر بادش بیش هم
9 هر زمان گویی که نوش من خوش است گر ز خسرو پرسی، ای جان، نیش هم