-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای پاک از آب و از گل پایی در این گلم نه بیدست و دل شدستم دستی بر این دلم نه
2 من آب تیره گشته در راه خیره گشته از ره مرا برون بر در صدر منزلم نه
3 کارم ز پیچ زلفت شوریده گشت و مشکل شوریده زلف خود را بر کار مشکلم نه
4 هر حاصلی که دارم بیحاصلی است بیتو سیلاب عشق خود را بر کار و حاصلم نه
5 خواهی که گرد شمعم پروانه روح باشد زان آتشی که داری بر شمع قابلم نه
6 چون رشته تبم من با صد گره ز زلفت همچون گره زمانی بر زلف سلسلم نه
7 از چشم توست جانا پرسحر چاه بابل سحری بکن حلالی در چاه بابلم نه
8 گفتی الست زان دم حاصل شدهست جانم تعویذ کن بلی را بر جان حاملم نه
9 کی باشد آن زمانی کان ابر را برانی گویی بیا و رخ را بر ماه کاملم نه
10 ای شمس حق تبریز ار مقبل است جانم اقبال وصل خود را بر جان مقبلم نه