خواجوی کرمانی

خواجوی کرمانی

خواجوی کرمانی
خواجوی کرمانی

چو آن فتنه از خواب سر از خواجوی کرمانی غزل 224

غزل 224 ام از 1143 غزلیات

چو آن فتنه از خواب سر بر گرفت

1 چو آن فتنه از خواب سر بر گرفت صراحی طلب کرد و ساغر گرفت

2 سمن قرطهٔ فستقی چاک زد چو او پرنیان در صنوبر گرفت

3 بنفشه ببرگ سمن برشکست جهان نافهٔ مشک اذفر گرفت

4 برآتش فکند از خم طرهٔ عود نسیم صبا بوی عنبر گرفت

5 ببوسید لعلش لب جام را می راوقی طعم شکر گرفت

6 چوشد سرگران از شراب گران دگر نرگسش مستی از سرگرفت

7 چو مرغ صراحی نوا ساز کرد مه چنگ زن چنگ در بر گرفت

8 بسی اشک من طعنه بر سیم زد بسی رنگ من خرده بر زر گرفت

9 چو خواجو چراغ دلش مرده بود بزد آه و شمع فلک درگرفت

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر چو آن فتنه از خواب سر بر گرفت

شاعر شعر چو آن فتنه از خواب سر بر گرفت چه کسی است ؟

شاعر شعر چو آن فتنه از خواب سر بر گرفت خواجوی کرمانی می باشد.

شعر چو آن فتنه از خواب سر بر گرفت در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر چو آن فتنه از خواب سر بر گرفت چیست ؟

قالب شعر چو آن فتنه از خواب سر بر گرفت غزل است

مضمون اصلی شعر چو آن فتنه از خواب سر بر گرفت چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر