چو ترک مست من آلوده از امیرخسرو دهلوی غزل 892

امیرخسرو دهلوی

آثار امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

چو ترک مست من آلوده شراب درآید

1 چو ترک مست من آلوده شراب درآید ز شور او نمکی در دل کباب درآید

2 لبش اگر کشدم در سوال بوسه، نترسم ولیک غمزه مبادا که در عتاب درآید

3 بیا که زاهد خشک ار شبیت مست بیابد به جرعه تر کند آن زهد و در شراب درآید

4 به گرد دیده خود خاربستی از مژه کردم که نی خیال تو بیرون رود نه خواب در آید

5 گهی که روی به دیوار بهر راز تو آرم عمارتیست که اندر دل خراب درآید

6 سر از دریچه برون کرده‌ای، بسوختم آخر رها مکن که در آن روزن آفتاب درآید

7 کج است تیر مژه، راست می‌زنی به دل من که تیر کج چو به آتش رسد به تاب درآید

8 ز بهر دیدن هندوستان زلف تو هر شب بیا ببین که ز سیلاب چشم آب درآید

9 ز گریه در غم رویت به چشم خسرو بیدل نماند آب اگر، بو که خون ناب درآید

عکس نوشته
کامنت
comment