خواجوی کرمانی

خواجوی کرمانی

خواجوی کرمانی
خواجوی کرمانی

چو هیچگونه ندارم به از خواجوی کرمانی غزل 587

غزل 587 ام از 1143 غزلیات

چو هیچگونه ندارم به حضرت تو مجال

🌙 حالت شب
شماره بیت
اندازه متن
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7

1 چو هیچگونه ندارم به حضرت تو مجال شوم مقیم درت بالغدوّ و الآصال

2 شگفت نیست اگر صید گشت مرغ دلم که در هوای تو سیمرغ بفکند پر و بال

3 که را وصال میسر شود که در کویت مجال نیست کسی را مگر نسیم شمال

4 نشسته‌ام مترصد که از دریچهٔ صبح مگر طلوع کند آفتاب روز وصال

5 ز خاکم آتش عشقت هنوز شعله زند چو بگذری به سر خاک من پس از صد سال

6 تو را اگر چه ز امثال ما ملال گرفت گرفت بی تو مرا از حیات خویش ملال

7 مقیم در دل خواجو توئی و می‌دانی چه حاجتست به تقریر با تو صورت حال

شعر قالب : غزل سبک : عراقی
عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر چو هیچگونه ندارم به حضرت تو مجال

شاعر شعر چو هیچگونه ندارم به حضرت تو مجال چه کسی است ؟

شاعر شعر چو هیچگونه ندارم به حضرت تو مجال خواجوی کرمانی می باشد.

شعر چو هیچگونه ندارم به حضرت تو مجال در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر چو هیچگونه ندارم به حضرت تو مجال چیست ؟

قالب شعر چو هیچگونه ندارم به حضرت تو مجال غزل است

سبک شعر چو هیچگونه ندارم به حضرت تو مجال چیست ؟

سبک شعر چو هیچگونه ندارم به حضرت تو مجال سبک عراقی است

مضمون اصلی شعر چو هیچگونه ندارم به حضرت تو مجال چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
خواجوی کرمانی

چو هیچگونه ندارم به از خواجوی کرمانی غزل 587

غزل 587 ام از 1143 غزلیات
بنر