-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 چو برقی میجهد چیزی عجب آن دلستان باشد از آن گوشه چه میتابد عجب آن لعل کان باشد
2 چیست از دور آن گوهر عجب ماهست یا اختر که چون قندیل نورانی معلق ز آسمان باشد
3 عجب قندیل جان باشد درفش کاویان باشد عجب آن شمع جان باشد که نورش بیکران باشد
4 گر از وی درفشان گردی ز نورش بینشان گردی نگه دار این نشانی را میان ما نشان باشد
5 ایا ای دل برآور سر که چشم توست روشنتر بمال آن چشم و خوش بنگر که بینی هر چه آن باشد
6 چو دیدی تاب و فر او فنا شو زیر پر او ازیرا بیضه مقبل به زیر ماکیان باشد
7 چو ما اندر میان آییم او از ما کران گیرد چو ما از خود کران گیریم او اندر میان باشد
8 نماید ساکن و جنبان نه جنبانست و نه ساکن نماید در مکان لیکن حقیقت بیمکان باشد
9 چو آبی را بجنبانی میان نور عکس او بجنبد از لگن بینی و آن از آسمان باشد
10 نه آن باشد نه این باشد صلاح الحق و دین باشد اگر همدم امین باشد بگویم کان فلان باشد