اهل تحقیق چو در کوی خرابات از خواجوی کرمانی غزل 404

خواجوی کرمانی

خواجوی کرمانی

خواجوی کرمانی

اهل تحقیق چو در کوی خرابات آیند

1 اهل تحقیق چو در کوی خرابات آیند از ره میکده بر بام سماوات آیند

2 تا ببینند مگر نور تجلی جمال همچو موسی ارنی گوی به میقات آیند

3 گر کرامت نشمارند می و مستی را از چه در معرض ارباب کرامات آیند

4 بر سر کوی خرابات خراب اولی‌تر زان که از بهر خرابی به خرابات آیند

5 پارسایان که می و میکده را نفی کنند گر بنوشند مئی جمله در اثبات آیند

6 ور چو من محرم اسرار خرابات شوند فارغ از صومعه و زهد و عبادات آیند

7 بدواخانهٔ الطاف خداوند کرم دردمندان تمنای مداوات آیند

8 تشنگان آب اگر از چشمهٔ حیوان جویند فرض عینست که چون خضر به ظلمات آیند

9 اسب اگر بر سر خواجو بدواند رسدش آنکه شاهان جهان پیش رخش مات آیند

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر