امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی
امیرخسرو دهلوی

چو دادی مژده این نعمتم از امیرخسرو دهلوی غزل 1258

غزل 1258 ام از 2198 غزلیات

چو دادی مژده این نعمتم کت روی بنمایم

1 چو دادی مژده این نعمتم کت روی بنمایم رها کن کز کف پای تو زنگ دیده بزدایم

2 به پات ار دیده سایم، زنده گردم، لیک کشت آنم کز این خون غم آلوده چگونه پات آلایم

3 ز خون دیده خود شرمسارم پیش تو، کز وی همه یاقوت قلب این نثار آن چنانم پایم

4 جهانی نرخ یک نظاره کردی در جمال خود دو عالم گر بود دستم، برین بالا بیفزایم

5 بمیرم زین هوس کاید شبی خواب و ترا بینم چو از خواب اندر آیم، هم به رویت چشم بگشایم

6 شنیدن چون توانم ذکرت از گفتار هر غیری چو گویم نام تو، خواهم زبان خود فرو خایم

7 مزن طعنه که از کویم عزیز چشمها گشتی که آخر خاک در می ریزم، این، نه سرمه می سایم

8 بباید سوختن صد بار و بازم آفرید از سر کز آنسان پاک گردم کاتشت را سوختن شایم

9 دعا این می کند خسرو که گردم خاک در کویت مگر بختم کند یاری که روزی زیر پات آیم

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر چو دادی مژده این نعمتم کت روی بنمایم

شاعر شعر چو دادی مژده این نعمتم کت روی بنمایم چه کسی است ؟

شاعر شعر چو دادی مژده این نعمتم کت روی بنمایم امیرخسرو دهلوی می باشد.

شعر چو دادی مژده این نعمتم کت روی بنمایم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر چو دادی مژده این نعمتم کت روی بنمایم چیست ؟

قالب شعر چو دادی مژده این نعمتم کت روی بنمایم غزل است

مضمون اصلی شعر چو دادی مژده این نعمتم کت روی بنمایم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر