خواجوی کرمانی

خواجوی کرمانی

خواجوی کرمانی
خواجوی کرمانی

چو در نظر نبود روی دوستان از خواجوی کرمانی غزل 8

غزل 8 ام از 1143 غزلیات

چو در نظر نبود روی دوستان ما را

1 چو در نظر نبود روی دوستان ما را به هیچ رو نبود میل بوستان ما را

2 رقیب گومفشان آستین که تا در مرگ به آستین نکند دور از آستان ما را

3 به جان دوست که هم در نفس بر افشانیم اگر چنانکه کند امتحان به جان ما را

4 چه مهره باخت ندانم سپهر دشمن خوی که دور کرد بدستان ز دوستان ما را

5 به بیوفائی دور زمان یقین بودیم ولی نبود فراق تودر گمان ما را

6 چو شد مواصلت و قرب معنوی حاصل چه غم ز مدت هجران بیکران ما را

7 گهی که تیغ اجل بگسلد علاقهٔ روح بود تعلق دل با تو همچنان ما را

8 اگر چنان که ز ما سیل خون بخواهی راند روا بود به جدائی ز در مران ما را

9 وگر حکایت دل با تو شرح باید داد گمان مبر که بود حاجت زبان ما را

10 شدیم همچو میانت نحیف و نتوان گفت که نیست با کمرت هیچ در میان ما را

11 گهی کز آن لب شیرین سخن کند خواجو ز نوش ناب لبالب شود دهان ما را

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر چو در نظر نبود روی دوستان ما را

شاعر شعر چو در نظر نبود روی دوستان ما را چه کسی است ؟

شاعر شعر چو در نظر نبود روی دوستان ما را خواجوی کرمانی می باشد.

شعر چو در نظر نبود روی دوستان ما را در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر چو در نظر نبود روی دوستان ما را چیست ؟

قالب شعر چو در نظر نبود روی دوستان ما را غزل است

مضمون اصلی شعر چو در نظر نبود روی دوستان ما را چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر