1 چو از کین ایرج بپردخت شاه به دریا فرود آمد او با سپاه
2 به قارن فرستاد منشور روم همه خاوران و همه مرز و بوم
3 دگر مرز توران به شاپور داد مر او را همه مهر و منشور داد
4 خود و سرکشان و نریمان بهم به ایران زمین رفت بی هیچ غم
1 چو هور از بر کوه زیور نهاد سپاهی سوی کوهیان سر نهاد
2 زمین آسمانگون ز پولاد تیغ ز گرد سپه بر سر کوه میغ
1 بر آن بود سه ماه سالار چین که رفته ست پیش بهک آتبین
2 یکی نامه فرمود نزد بهک ز سر تا به پایان سخن بی نمک
1 چو از دانشِ سرکش نیک پی یکایک شد آگاه فرخنده کی
2 خوش آمدش دیدار و کردار او شکیبا نبودی به دیدار او
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به