- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 چو دل به وصل دهم جوریار نگذارد چو یار رحم کند روزگار نگذارد
2 کنار من فلک از گریه زان کند جیحون که آرزوی دلم در کنار نگذارد
3 تو غنچه لب چو شکفتی ز دست من رفتی چو گل شکفت کس اورا بخار نگذارد
4 سموم هجر تو خواهد که تشنه لب میرم مگر برحمت خود کردگار نگذارد
5 به بی قراری اهلی رقیب کرده قرار ولی فلک همه بر یک قرار نگذارد
6 جان بخواری کشد از سینه اهلی غم عشق همچو آن رشته که در خاک گرفتار بود