خواجوی کرمانی

خواجوی کرمانی

خواجوی کرمانی
خواجوی کرمانی

چو شام شد بشبستان باید از خواجوی کرمانی غزل 278

غزل 278 ام از 1143 غزلیات

چو شام شد بشبستان باید کرد

1 چو شام شد بشبستان باید کرد ز ماه نو طلب آفتاب باید کرد

2 لباس ازرق صوفی که عین زراقیست بخون چشم صراحی خضاب باید کرد

3 لب پیاله و رخسار مردم دیده ز عکس باده چو یاقوت ناب باید کرد

4 مفرح جگر خسته و دوای خمار ز لعل ساقی و جام شراب باید کرد

5 مدام بهر جگر خوارگان دردیکش دل پر آتش خونین کباب باید کرد

6 مهی که منزل او در میان جان منست کناره از در او از چه باب باید کرد

7 چو آفتاب کشد روی در حجاب عدم نظارهٔ قمری شب نقاب باید کرد

8 برآتش دل ما ریز آب آتش فام که دفع آتش سوزان به آب باید کرد

9 اگر بکوی خرابات می‌کنی مسکن نخست خانه هستی خراب باید کرد

10 وگر بچنگ نمی‌آیدت خوش آوازی بکنج میکده ساز رباب باید کرد

11 بروی دوست بروز آور امشب ای خواجو که در بهشت برین ترک خواب باید کرد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر چو شام شد بشبستان باید کرد

شاعر شعر چو شام شد بشبستان باید کرد چه کسی است ؟

شاعر شعر چو شام شد بشبستان باید کرد خواجوی کرمانی می باشد.

شعر چو شام شد بشبستان باید کرد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر چو شام شد بشبستان باید کرد چیست ؟

قالب شعر چو شام شد بشبستان باید کرد غزل است

مضمون اصلی شعر چو شام شد بشبستان باید کرد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر شاد, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر شاد, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر