-
لایک
-
ذخیره
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
1 چو گلت شکفت از می عرق از کناره سرزد ز مهت شفق برآمد ز شفق ستاره سرزد
2 بتفرج از سرکو چو برآمدی خرامان مه نو ببام گردون ز پی نظاره سرزد
3 بنما چو ماه عیدم ز کنار بام ابرو که کم از کنار بامی چو تو ماه پاره سرزد
4 ز سرشک چشم مجنون گل حسرت و ندامت نه ز گل دمید تنها که ز سنگ خاره سرزد
5 بزمین فرو ز خجلت رود آفتاب گردون مگر از کنار میدان مه من سواره سر زد
6 بکنایه گفت مستی که یکیست با تو اهلی سخن حقیقت آخر ز شراب خواره سرزد