🌟 نیت کن و فال حافظ بگیر 🌟
ایرانشان ابن ابی الخیر

ایرانشان ابن ابی الخیر

ایرانشان ابن ابی الخیر
ایرانشان ابن ابی الخیر

چو از ایرانشان ابن ابی الخیر کوش‌نامه 57

کوش‌نامه 57 ام از 368 کوش‌نامه

چو از دور خسرو مر او را بدید

🌙 حالت شب
شماره بیت
اندازه متن
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • 13
  • 14
  • 15
  • 16
  • 17
  • 18
  • 19
  • 20
  • 21
  • 22
  • 23
  • 24
  • 25
  • 26
  • 27
  • 28
  • 29
  • 30

1 چو از دور خسرو مر او را بدید همی تاخت تا تنگ بر وی رسید

2 نگه کرد در چهر و دندان او در اندام، لرزنده شد جان او

3 دلش در تن از بیم لرزنده شد مگر مرده بود آن گهی زنده شد

4 پشیمان شد از تاختن پیش اوی ندید ایچ برگشتن از پیش روی

5 به ناکام با وی برآویخت شاه نظاره شد از هر دو رویه سپاه

6 گهی نیزه و تیغ بر هم زدند گه از خستگی یک زمان دم زدند

7 گهی نیزه زد مر پسر را پدر گهی تیغ زد مر پدر را پسر

8 شگفت است یکباره کار سپهر که برّد ز باب وز فرزند مهر

9 نه این آگه از کار فرزند خویش نه آن آگه از باب و پیوند خویش

10 جهان را چو سرگشته شد سر ز خواب به چشمه فرو شد همی آفتاب

11 ز هم بازگشتند هر دو غمی رسیده به نیروی هر دو کمی

12 سوی آتبین رفت از آن رزم، کوش بدو گفت کای شاه با فرّ و هوش

13 سواری هماورد من شد به جنگ کز آن سان به دریا نکوشد نهنگ

14 بکوشیدم اندر میان سپاه که کردن توانم مر او را تباه

15 نیامد بر او زخم من کارگر نه بر جوشنش کرد نیزه گذر

16 امیدم چنان است از این روزگار که فردا دهد دادِ من کردگار

17 سر تیغم او را بخاک آورد زمانش به دام بلا آورد

18 بر او آتبین آفرین کرد و گفت که با نیکمردان هنر باد جفت

19 وز آن روی شد در سراپرده شاه نشستند گردانش در پیش گاه

20 ز کوشش چنان رنجه گشته تنش که بر تن گران بود پیراهنش

21 چنین گفت کاین دیو چهره سوار بر آویخت با من در این کارزار

22 دل شیر دارد تن پیل مست نهیبش تو گویی دو دستم ببست

23 سپه را نکوهش نمودم بسی به تیزی سخن برفزودم همی

24 کز این مایه لشکر چه باید گریز؟ ز مردیش دیدم کنون رستخیز

25 گر ایشان چنین اند هر یک به جنگ دهند اندر این رزم ما را درنگ

26 نمانیم دیر اندر این کارزار ندانم چه پیش آورد کردگار؟!

27 چنین پاسخ آورد هر یک به شاه که این دو چو شیرند زایران سپاه

28 یکی دیو چهر و دگر آتبین که کوشش نمایند هنگام کین

29 ز باد تگ اسب این هر دوان به تن در بلرزد سپه را روان

30 وگرنه ندارد سپاه دگر به نزدیک ما، شهریارا، خطر

ایرانشان ابن ابی الخیر از شاعران بزرگ قرن 5 هجری می باشد و سبک شعری ایشان خراسانی است.
ادامه توضیحات شاعر
اثر چو از دور خسرو مر او را بدید کوش‌نامه 57 ام از 368 کوش‌نامه ایرانشان ابن ابی الخیر می باشد
شعر قالب : کوش‌نامه سبک : خراسانی
عکس نوشته
کامنت
سوالات متداول درباره شعر چو از دور خسرو مر او را بدید

شاعر شعر چو از دور خسرو مر او را بدید چه کسی است ؟

شاعر شعر چو از دور خسرو مر او را بدید ایرانشان ابن ابی الخیر می باشد.

شعر چو از دور خسرو مر او را بدید در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 5 سروده شده است.

قالب شعر چو از دور خسرو مر او را بدید چیست ؟

قالب شعر چو از دور خسرو مر او را بدید کوش‌نامه است

سبک شعر چو از دور خسرو مر او را بدید چیست ؟

سبک شعر چو از دور خسرو مر او را بدید سبک خراسانی است

مضمون اصلی شعر چو از دور خسرو مر او را بدید چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
ایرانشان ابن ابی الخیر

چو از ایرانشان ابن ابی الخیر کوش‌نامه 57

کوش‌نامه 57 ام از 368 کوش‌نامه
بنر