-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 چو کارزار کند شاه روم با شمشاد چگونه گردم خرم چگونه باشم شاد
2 جهان عقل چو روم و جهان طبع چو زنگ میان هر دو فتادهست کارزار و جهاد
3 شما و هر چه مراد شماست در عالم من و طریق خداوند مبدا و ایجاد
4 به اختلاف دو شمشیر نیست امن طریق که اختلاف مقرر ز شورش اضداد
5 ولیک ملک مقرر نصیبه خردست که امن و خوف نداند کلوخ و سنگ و جماد
6 چراغ عقل در این خانه نور میندهد ز پیچ پیچ که دارد لهب ز یاغی باد
7 فرشته رست به علم و بهیمه رست به جهل میان دو به تنازغ بماند مردم زاد
8 گهی همیکشدش علم سوی علیین گهیش جهل به پستی که هر چه بادا باد
9 نشسته جان که به یک سو کند ظفر این را که تا رهم ز کشاکش شوم خوش و منقاد
10 چو نیم کاره شد این قصه چون دهان بستی ز بیم ولوله و شر و فتنه و فریاد