چو از ایرانشان ابن ابی الخیر کوش‌نامه 337

ایرانشان ابن ابی الخیر

آثار ایرانشان ابن ابی الخیر

ایرانشان ابن ابی الخیر

چو روز مصاف آمد و گاه جنگ

1 چو روز مصاف آمد و گاه جنگ به او بازخورد آن دلاور نهنگ

2 بدانست کآن کوش گردنکش است که در حمله مانندهٔ آتش است

3 منوچهر را نیز بشناخت کوش که زرّینه بودش همه ساز و کوش

4 برآویختند آن دو جنگی بهم چو شیر ژیان و چو پیل دژم

5 گهی نیزه و گاه خنجر زدند یکی بر سر و گاه بر بر زدند

6 ز شاهان رنجور بگسست دَم وز اسبان جنگی بپالود نم

7 کشیدند از آن پس سوی گرز دست ز زخم گران هر دو گشتند مست

8 برآورد گرز گران کوش گو بزد بر سر و مغفر شاه نو

9 سلیحش گران بود و رنجور شد چو کوش از برش اندکی دور شد

10 بغرّید چون تندر اندر بهار بزد بر سرش گرزه ی گاوسار

11 از اسب اندر افتاد کوش سترگ بجست از برش همچو پوینده گرگ

12 ......................................... .........................................

عکس نوشته
کامنت
comment