- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 چو بر شد هفت ساعت ثلث کم از شام دوشنبه شد اندر نیم شب ناگه چراغ صبحگه روشن
2 نهم از ماه شوال المکرم بود کز فره سپهر سلطنت را کرد ماهی چارده روشن
3 ز گردون ولیعهدی مهم سرزد بنام ایزد که شد از پرتو رویش وثاق مهر و مه روشن
4 بماناد این پسر یارب به گیتی جاودان اندر از او جان ملک خرم بدو چشم سپه روشن
5 رواق دولتش همچون بنای عقل مستحکم وثاق عشرتش همچون دل مردان ره روشن
6 به چشم دشمن دین روز روشن را سیه سازد کند در دیده یاران شه روز سیه روشن
7 رقم زد منشی کلک امیری تهنیت گویان برای سال میلادش، همایون چشم شه روشن