آمد آن یاری که در دل از امیرخسرو دهلوی غزل 262

امیرخسرو دهلوی

آثار امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

آمد آن یاری که در دل جای اوست

1 آمد آن یاری که در دل جای اوست راحت جان صورت زیبای اوست

2 آشنایی تازه کرد این سرکه او ز آشنایان قدیم پای اوست

3 یک قبا جانم که از تن رفته بود دیدم آنگه در ته یک تای اوست

4 لذت خو کرده خود باز یافت دل که بد خو کرده حلوای اوست

5 خارها بس نیش سختم می زنند گر چه ناوک رسته خرمای اوست

6 بر دلم کوه و غم و دل بر قدش وه چه بارست اینکه بر بالای اوست

7 خسروا، گر دل ستد، تو در بمان گیتی آن داند که آن کالای اوست

عکس نوشته
کامنت
comment