- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 آمد آن یاری که در دل جای اوست راحت جان صورت زیبای اوست
2 آشنایی تازه کرد این سرکه او ز آشنایان قدیم پای اوست
3 یک قبا جانم که از تن رفته بود دیدم آنگه در ته یک تای اوست
4 لذت خو کرده خود باز یافت دل که بد خو کرده حلوای اوست
5 خارها بس نیش سختم می زنند گر چه ناوک رسته خرمای اوست
6 بر دلم کوه و غم و دل بر قدش وه چه بارست اینکه بر بالای اوست
7 خسروا، گر دل ستد، تو در بمان گیتی آن داند که آن کالای اوست