اثیر اخسیکتی

اثیر اخسیکتی

اثیر اخسیکتی
اثیر اخسیکتی

با که گویم راز چون همدم از اثیر اخسیکتی غزل 84

غزل 84 ام از 462 غزلیات

با که گویم راز چون همدم نماند

1 با که گویم راز چون همدم نماند درد بگذشت از حد و مرهم نماند

2 نقش یک همدم بمن ننمود چرخ وین بتر کز عمر هم یک دم نماند

3 تر نگشت از دیده گریان من چرخ را، در دیده گوئی نم نماند

4 چونکه من قربان بتیغ غم شدم ای فلک عیدی مکن کت غم نماند

5 نیست آئین وفا در شهر ما من بر آنم خود که در عالم نماند

6 غمگسار از من بسی غمگین تر است در جهان گوئی دلی خرم نماند

7 نیم صبری داشت در عالم اثیر وای او، از دست غم کان هم نماند

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر با که گویم راز چون همدم نماند

شاعر شعر با که گویم راز چون همدم نماند چه کسی است ؟

شاعر شعر با که گویم راز چون همدم نماند اثیر اخسیکتی می باشد.

شعر با که گویم راز چون همدم نماند در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 6 سروده شده است.

قالب شعر با که گویم راز چون همدم نماند چیست ؟

قالب شعر با که گویم راز چون همدم نماند غزل است

مضمون اصلی شعر با که گویم راز چون همدم نماند چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ است.
بنر