جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

پروانه از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 2041

غزل 2041 ام از 6329 غزلیات

پروانه شد در آتش گفتا که همچنین کن

1 پروانه شد در آتش گفتا که همچنین کن می‌سوخت و پر همی‌زد بر جا که همچنین کن

2 شمع و فتیله بسته با گردن شکسته می‌گفت نرم نرمک با ما که همچنین کن

3 مومی که می‌گدازد با سوز می بسازد در تف و تاب داده خود را که همچنین کن

4 گر سیم و زر فشانی در سود این جهانی سودت ندارد آن‌ها الا که همچنین کن

5 دامان پر ز گوهر کرد و نشست بر سر وز رشک تلخ گشته دریا که همچنین کن

6 از نیک و بد بریده وز دام‌ها پریده بر کوه قاف رفته عنقا که همچنین کن

7 رخساره پاک کرده دراعه چاک کرده با خار صبر کرده گل‌ها که همچنین کن

8 صد ننگ و نام هشته با عقل خصم گشته بر مغزها دویده صهبا که همچنین کن

9 خالی شده‌ست و ساده نه چشم برگشاده لب بر لبش نهاده سرنا که همچنین کن

10 چل سال چشم آدم در عذر داشت ماتم گفته به کودکانش بابا که همچنین کن

11 خاموش باش و صابر عبرت بگیر آخر خامش شده‌ست و گریان خارا که همچنین کن

12 تبریز شمس دین را بین کز ضیای جانی پر کرده از جلالت صحرا که همچنین کن

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر پروانه شد در آتش گفتا که همچنین کن

شاعر شعر پروانه شد در آتش گفتا که همچنین کن چه کسی است ؟

شاعر شعر پروانه شد در آتش گفتا که همچنین کن جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر پروانه شد در آتش گفتا که همچنین کن در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر پروانه شد در آتش گفتا که همچنین کن چیست ؟

قالب شعر پروانه شد در آتش گفتا که همچنین کن غزل است

مضمون اصلی شعر پروانه شد در آتش گفتا که همچنین کن چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر