1 ساقی من از خمار شبانه مشوشم وقت است اگر بباده باقی کنی خوشم
2 آن آب هم طویله آتش بمن رسان باشم که یکزمان زنی آبی بر آتشم
3 الا بدست باده دوشین دواش نیست زهری که من ز دست جفای تو میچشم
1 تا منت توست هم نشینم از ناز نمی کشد زمینم
2 خلخال هلال نعل سازم چون داغ تو می سزد سرینم
1 ای خرد را خاک درگاه تو اکسیر نجات خوانده حق برخطه عالم تو را اقضی القضات
2 در دبیرستان عزم و حزم تو تشبیه طبع باد را تعلیم سیر و کوه را درس ثبات
1 ماولی پرور عدو کاهیم تاج بخش عجم عربشاهیم
2 آسمان آن دهد که ما جوئیم روزگار آن کند که ما خواهیم