ولی نعمتا از ادیب الممالک فراهانی مقطع 240

ادیب الممالک فراهانی

آثار ادیب الممالک فراهانی

ادیب الممالک فراهانی

ولی نعمتا ای که مهر کفت

1 ولی نعمتا ای که مهر کفت رباید ز ماه درخشنده ضو

2 کمالت چو کوه متین دیر پای خیالت چو ماه معین تندرو

3 ثریا بود خوشه آسمان نموده ز گشت عطایت درو

4 بخاک درت هست عرضی مرا گرت التفاتی است یکدم شنو

5 تو دانی که این بنده را هیچ نیست جز این دل که دارد بنزدت گرو

6 دگر راه دوری که دارد به پیش شب و روز باید نهد پا بدو

7 ز سرما شود سینه اش چاک چاک ز سختی شود ناف کاهش جدو

8 شب از سوزش این دم شهریار بسوزد تنش همچو پشم از الو

9 که گردم به لطف تو مستظهرا شود بر تنم جامه عیش نو

10 الا تا بود روز بهتر ز شب الا تا بود ماست کم از پلو

11 عدوی تو گندم صفت زیر آش حسود تو در کام حیوان چو جو

عکس نوشته
کامنت
comment