- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 با سرو قدت چمن بسوزد وز مشک خطت ختن بسوزد
2 جائی است جهان تو که آنجا شهبال عقاب ظن بسوزد
3 عشاق تو را ز شعله دل بر تن همه پیرهن بسوزد
4 هر صبح ز آه آتشینم چون صبح همه دهن بسوزد
5 در زاویه دماغ عشقت ننشسته همه وطن بسوزد
6 از تاب تو در تبم که ناچار چون دل بفروخت تن بسوزد
7 دام بکهیت بر نیاید ور خرمن صد چو من بسوزد
8 در زلف تو جان ماست ترسم کاو را رخ شعله زن بسوزد
9 کز بهر خلاص شوی هندو رسمی است که خویشتن بسوزد
10 هر کاو چو اثیر گشته توست از تف دلش کفن بسوزد