خاکساری شده سرمایه آسودن از واعظ قزوینی غزل 83

واعظ قزوینی

آثار واعظ قزوینی

واعظ قزوینی

خاکساری شده سرمایه آسودن ما

1 خاکساری شده سرمایه آسودن ما صندل دردسر ماست همین سودن ما

2 قدر ما تشنه کاهیدن خویش است، بگو خاکساری نکند سعی در افزودن ما

3 ننشستیم دمی از تک و پو بهر معاش نشود همچو نفس فرصت آسودن ما

4 مردم از حسرت گنجی، که ز بس گمنامی غم دنیا نشود باخبر از بودن ما

5 چرخ قوال و، قد ما هست دفش سنج آن دست ز افسوس بهم سودن ما

6 طلبد عذر سیه رویی فردا واعظ چهره امروز بخون جگر اندودن ما

عکس نوشته
کامنت
comment