گل نهالی به بوستان آورد از خواجوی کرمانی غزل 292

خواجوی کرمانی

آثار خواجوی کرمانی

خواجوی کرمانی

گل نهالی به بوستان آورد

1 گل نهالی به بوستان آورد مرغ را باز در فغان آورد

2 سخنی بلبل از لبش می‌گفت غنچه را آب در دهان آورد

3 نکهت نفحهٔ شمامهٔ صبح مژدهٔ گل ببوستان آورد

4 دوستان را نسیم باد صبا بوی انفاس دوستان آورد

5 نفس باد صبحدم چو مسیح با تن خاک مرده جان آورد

6 هم عفا الله صبا که عاشق را خبر یار مهربان آورد

7 درد خواجو بصبر به نشود زانکه با خویش از آن جهان آورد

8 لیک نومید نیست کاب حیات از سیاهی برون توان آورد

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر