- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 لاف صاحب نظری از دل هشیار خوش است چشم بیدار فراوان، دل بیدار خوش است
2 خوش بود گر رگ جان رشته زنار بود بزبان چند توان گفت که زنار خوش است
3 مستی و رقص و طرب شیوه عیاران است رقص مستان محبت بسردار خوش است
4 ای اجل رحم کن امروز بوصلم بگذار که جگر تشنه ام و شربت دیدار خوش است
5 گلرخان مرهم داغ دل مراغان خودند آه از آن گل که بآزار من زار خوش است
6 گر ملول است طبیب از غم بیماری دل گو تو خوش باش که با غم دل بیمار خوش است
7 سربلندان جهان با گل این باغ خوشند دل افتاده اهلی است که با خار خوش است