ای خوشا عزلت، که گردیم از واعظ قزوینی غزل 429

واعظ قزوینی

آثار واعظ قزوینی

واعظ قزوینی

ای خوشا عزلت، که گردیم از در دلها خلاص

1 ای خوشا عزلت، که گردیم از در دلها خلاص ما ز روی مردم و، مردم ز روی ما خلاص

2 هست تا دل با غم عالم سرو کارش، بجاست کشتی از رفتن نگردد هرگز از دریا خلاص

3 روی آسایش نمی بیند دل پر آرزو خانه زنبور، هرگز نیست از غوغا خلاص

4 میرسد از پی برات خط بنقد طاقتم تا زدست انداز زلفش، میکنم خود را خلاص

5 در قیامت هم مکن واعظ خلاصی آرزو تا نسازی خویش را ز اندیشه دنیا خلاص

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر