ای خوشا مست و خراب اندر از خواجوی کرمانی غزل 808

خواجوی کرمانی

خواجوی کرمانی

خواجوی کرمانی

ای خوشا مست و خراب اندر خرابات آمده

1 ای خوشا مست و خراب اندر خرابات آمده فارغ از سجاده و تسبیح و طامات آمده

2 نفی را اثبات خود دانسته و اثبات نفی و ایمن از خویش و بری از نفی و اثبات آمده

3 کرده ورد بلبل مست سحر را استماع باز با مرغ صراحی در مناجات آمده

4 روح قدسی در هوای مجلس روحانیان صبحدم مستانه بر بام سماوات آمده

5 عقل با زلف چلیپا از تنازع دم زده روح با راح مصفا در ملاقات آمده

6 گشته مستانرا سر کوی مغان بیت الحرام عاشقانرا گوشهٔ مسجد خرابات آمده

7 عارفان را نغمهٔ چنگ مغنی ره زده صوفیان را باده صافی مداوات آمده

8 شهسوار چرخ بین نزدش پیاده وانگهی رخ نهاده پیش اسب او و شهمات آمده

9 یک ره از ایوان برون فرمای خواجو را ببین بر سر کوی تو چون موسی بمیقات آمده

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر