- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بی داغ عشق یکرگ من چون چراغ نیست داغی نهاده ام که دگر جای داغ نیست
2 آشفته دل ز زلف توام با بنفشه گوی تا ناز کم کند که مرا آن دماغ نیست
3 امروز با وجود تو یوسف بود عدم در پیش آفتاب مجال چراغ نیست
4 ای بیخبر ز گریه تلخم بمن مخند کاین چاشنی زهر ترا در ایاغ نیست
5 من هم مرید طاعتم ای پیر ره ولی یکساعت از سجود بتانم فراغ نیست
6 مجنون بکوه و دشت و حریفان بباغ و گشت صحرا گرفته را سر سودای باغ نیست
7 اهلی بمردی و نشدی صید باز وصل مرغی که این شکار کند غیر زاغ نیست