خواجوی کرمانی

خواجوی کرمانی

خواجوی کرمانی
خواجوی کرمانی

میانش موئی و شیرین دهان از خواجوی کرمانی غزل 233

غزل 233 ام از 1143 غزلیات

میانش موئی و شیرین دهان هیچ

1 میانش موئی و شیرین دهان هیچ ازین موئی می بینم وز آن هیچ

2 دهانش گوئی از تنگی که هیچست بدان تنگی ندیدم در جهان هیچ

3 میانش یک سر مویست و گوئی ندارد یک سر مو در میان هیچ

4 دهانش بی گمان همچون دلم تنگ میانش بی سخن همچون دهان هیچ

5 بجز وصف دهان نیست هستش نمی‌آید حدیثم بر زبان هیچ

6 میانش چون تنم در بی نشانی دهانش چون دلم وز وی نشان هیچ

7 خوشا با دوستان در بوستان عیش که باشد بوستان بی دوستان هیچ

8 گل سوری نبینم در بهاران چو روی دلستان در گلستان هیچ

9 برون از اشک از چشمم نیابد کنارسبزه و آب روان هیچ

10 برو خواجو که باگل درنگیرد خروش بلبل فریاد خوان هیچ

11 سحرگه خوش بود گل چیدن از باغ ولیکن گر نگوید باغبان هیچ

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر میانش موئی و شیرین دهان هیچ

شاعر شعر میانش موئی و شیرین دهان هیچ چه کسی است ؟

شاعر شعر میانش موئی و شیرین دهان هیچ خواجوی کرمانی می باشد.

شعر میانش موئی و شیرین دهان هیچ در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر میانش موئی و شیرین دهان هیچ چیست ؟

قالب شعر میانش موئی و شیرین دهان هیچ غزل است

مضمون اصلی شعر میانش موئی و شیرین دهان هیچ چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر