-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 میانش موئی و شیرین دهان هیچ ازین موئی می بینم وز آن هیچ
2 دهانش گوئی از تنگی که هیچست بدان تنگی ندیدم در جهان هیچ
3 میانش یک سر مویست و گوئی ندارد یک سر مو در میان هیچ
4 دهانش بی گمان همچون دلم تنگ میانش بی سخن همچون دهان هیچ
5 بجز وصف دهان نیست هستش نمیآید حدیثم بر زبان هیچ
6 میانش چون تنم در بی نشانی دهانش چون دلم وز وی نشان هیچ
7 خوشا با دوستان در بوستان عیش که باشد بوستان بی دوستان هیچ
8 گل سوری نبینم در بهاران چو روی دلستان در گلستان هیچ
9 برون از اشک از چشمم نیابد کنارسبزه و آب روان هیچ
10 برو خواجو که باگل درنگیرد خروش بلبل فریاد خوان هیچ
11 سحرگه خوش بود گل چیدن از باغ ولیکن گر نگوید باغبان هیچ