بتی کاو نسبت از امیر معزی نیشابوری قصیده 106

امیر معزی نیشابوری

آثار امیر معزی نیشابوری

امیر معزی نیشابوری

بتی کاو نسبت از نوشاد دارد

1 بتی کاو نسبت از نوشاد دارد دلم هر ساعت از نو، شاد دارد

2 به روی خویش کوی و برزن من چو لعبت‌ خانهٔ نوشاد دارد

3 به صورت هست نیکوتر ز ‌شیرین مرا عاشق‌تر از فرهاد دارد

4 بر آن بت هست مادر زاد عشقم که این بت حسن مادر زاد دارد

5 رخ او هست چون بغداد و چشمم نشان دجلهٔ بغداد دارد

6 به‌ سرخی چهرهٔ او ارغوان است به گرد ارغوان شمشاد دارد

7 به نرمی سینهٔ او پرنیان است به زیر پرنیان پولاد دارد

8 بر آن عاشق نیارد کرد بیداد که او مهر امیر راد دارد

9 معین دولت سلطان عادل که طبع پاک و دست راد دارد

10 سپهداری که اندر لشکر خویش هزاران گرد چون کشواد دارد

11 به رای پاک خویش آزادگان را ز بند روزگار آزاد دارد

12 به رزم اندر ز سهم هیبت خویش همه فولاد دشمن لاد دارد

13 بدان ماند که تیغ آب رنگش فروغ آزر خرّاد دارد

14 چو کفّار از تف دوزخ مخالف ز تَفّ تیغ او فریاد دارد

15 زمانه سال عمر هر تنی را اگر هفتاد اگر هشتاد دارد

16 ولیکن سال عمر دادبک را صد و هفتاد ره هفتاد دارد

17 امیرا خانهٔ مجد و مروت ز عقل و عدل تو بنیاد دارد

18 کسی کاو دین و داد و دانش آموخت دل و طبع تو را استاد دارد

19 زعدل و جود نوشِروان و حاتم هر آنکس کاو حدیثی یاد دارد

20 کجا عدل تو و جود تو بیند حدیث هر دو یکسر باد دارد

21 همه ساله معزی در مدیحت قلم چون حکم تو نَفّاذ دارد

22 ز شعر آورد نزد تو عروسی که از اقبال تو داماد دارد

23 همیشه تا هوا سردی و گرمی ز ماه بهمن و خرداد دارد

24 بنای عمر تو آباد داراد که عمرت دین و ملک آباد دارد

عکس نوشته
کامنت
comment