-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بصبر اگرچه بسی روزها بسر کردم دگر ربودیم از دست تا نظر کردم
2 بیک نظر که بکردم من از پی راحت جراحت جگر خویش تازه تر کردم
3 دلم بهجر تو چون آرمیده بود چرا طپیدن دل آسوده را خبر کردم
4 دگر درون دلم جای میکنی هرچند ز رشک یاری غیرت ز دل بدر کردم
5 چو مرغ نامه بر از شوق دیدنش اهلی هزار بار من از خویشتن سفر کردم
6 چند کوشیم چو اهلی ز پی وعده وصل بخدا تا برسد وعده وصلش نرسیم