-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بسالی کی چنان ماهی برآید وگر آید ز خرگاهی برآید
2 چو رخسارش ز چین جعد شبگون کجا از تیره شب ماهی برآید
3 اگر آئینه چینست رویش بگیرد زنگ اگر آهی برآید
4 بسا خرمن که در یکدم بسوزد از آن آتش که نا گاهی برآید
5 همه شب تا سحر بیدار دارم بود کان مه سحرگاهی برآید
6 گدائی کو بکوی دل فروشد گر از جان بگذرد شاهی برآید
7 عجب نبود درین میخانه خواجو که از می کار گمراهی برآید