بلا نتیجه بود، عیشهای نوشین از واعظ قزوینی غزل 59

واعظ قزوینی

آثار واعظ قزوینی

واعظ قزوینی

بلا نتیجه بود، عیشهای نوشین را

1 بلا نتیجه بود، عیشهای نوشین را نسب به خنده رسد، گریه های خونین را

2 ز غفلت تو جهان گشته جای آسایش نموده خواب گران نرم سنگ بالین را

3 تراست عیش گوارا، چو خاکسار شوی که آب سرد بود کوزه سفالین را

4 نسب چه سود دهد، چون تو بی هنر باشی؟ ز آب جو، چه برش تیغهای چوبین را؟

5 خیال لعل لب یار واعظ امشب باز بدیده ام، چو نمک ساخت خواب شیرین را

عکس نوشته
کامنت
comment