بر در حق جز خضوع و عجز استدعا از واعظ قزوینی غزل 531

واعظ قزوینی

آثار واعظ قزوینی

واعظ قزوینی

بر در حق جز خضوع و عجز استدعا مکن

1 بر در حق جز خضوع و عجز استدعا مکن بندگی جز خاکساری نیست، استغنا مکن

2 مصحف دل را که هر حرفیست از وی صد کتاب کاغذ حلوای شیرین کاری دنیا مکن

3 یاد گیر از بید مجنون، شیوه افتادگی گر گذارند اره بر فرق تو، سر بالا مکن

4 خود، سر بالا نکردن؛ درع، تن در دادنست؛ هست چون آن، گر جهان دشمن شود، پروا مکن

5 نیست ما را طاقت زهر فراق دوستان در دلم ای شهد غم تا میتوانی جا مکن

6 هست چون بست و گشاد کارها در دست حق دل بغیر حق مبند و، لب بجز حق وا مکن

7 غم،شراب و؛لب،گزک:افغان، سرود و:گریه، ساز! عیش کن با دوست واعظ، شکوه دنیا مکن

عکس نوشته
کامنت
comment