پیش از آن کاندر از جلال الدین محمد مولوی غزل 731

جلال الدین محمد مولوی

آثار جلال الدین محمد مولوی

جلال الدین محمد مولوی

پیش از آن کاندر جهان باغ و می و انگور بود

1 پیش از آن کاندر جهان باغ و می و انگور بود از شراب لایزالی جان ما مخمور بود

2 ما به بغداد جهان جان اناالحق می‌زدیم پیش از آن کاین دار و گیر و نکته منصور بود

3 پیش از آن کاین نفس کل در آب و گل معمار شد در خرابات حقایق عیش ما معمور بود

4 جان ما همچون جهان بد جام جان چون آفتاب از شراب جان جهان تا گردن اندر نور بود

5 ساقیا این معجبان آب و گل را مست کن تا بداند هر یکی کو از چه دولت دور بود

6 جان فدای ساقیی کز راه جان در می‌رسد تا براندازد نقاب از هر چه آن مستور بود

7 ما دهان‌ها باز مانده پیش آن ساقی کز او خمرهای بی‌خمار و شهد بی‌زنبور بود

8 یا دهان ما بگیر ای ساقی ور نی فاش شد آنچ در هفتم زمین چون گنج‌ها گنجور بود

9 شهر تبریز ار خبر داری بگو آن عهد را آن زمان کی شمس دین بی‌شمس دین مشهور بود

عکس نوشته
کامنت
comment