- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 پیش از آن کاندر جهان باغ و می و انگور بود از شراب لایزالی جان ما مخمور بود
2 ما به بغداد جهان جان اناالحق میزدیم پیش از آن کاین دار و گیر و نکته منصور بود
3 پیش از آن کاین نفس کل در آب و گل معمار شد در خرابات حقایق عیش ما معمور بود
4 جان ما همچون جهان بد جام جان چون آفتاب از شراب جان جهان تا گردن اندر نور بود
5 ساقیا این معجبان آب و گل را مست کن تا بداند هر یکی کو از چه دولت دور بود
6 جان فدای ساقیی کز راه جان در میرسد تا براندازد نقاب از هر چه آن مستور بود
7 ما دهانها باز مانده پیش آن ساقی کز او خمرهای بیخمار و شهد بیزنبور بود
8 یا دهان ما بگیر ای ساقی ور نی فاش شد آنچ در هفتم زمین چون گنجها گنجور بود
9 شهر تبریز ار خبر داری بگو آن عهد را آن زمان کی شمس دین بیشمس دین مشهور بود